شادم چون ازادم فر یادی از فریادم
دلبسته به کوهستانم روی با لهای باد م
در خواب و در بیداری درمرزیک هوشیاری
ذهنم رود به سویش او جش دهد دلداری
اهنگ او اهنگم روشن نموده رنگم
عطرنام و خاطره ها از دوریش دلتنگم
از دیدنش من شادم بنیاد او بنیا دم
عشقش درون جانم یادش همیشه یادم
موضوعات مرتبط: 129 - شادم چون ازادم........، ،
برچسبها: